رادینرادین، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 11 روز سن داره

وبلاگ خاطرات مامان و بابا برای رادین عزیزمون

دلهره های روزهای بارداری

پسر عزیز تر از جانم   شاید فکر کنی چه قدر راحت پا به این دنیا گذاشتی  ولی شیر مرد من باید بدونی که پروسه بارداری خیلی حساس و مشکل هست و تا آدمی خودش این مرحله رو تجربه نکنه اینو نمیفهمه انشالله روزی که همسر عزیزت باردار بشه وتو هم این روزهایی که من و پدرت تا به دنیا اومدن تو طی کردیم حس کنی. سه ماهه اول بارداری همش استرس سقط جنین و از دست دادن بچه همه مادرا دارن ،تازه پدرت تهران بود و من خیلی ناراحت بودم چون واقعا جای خالیش رو حس میکردم و خونه مادرجونت هم آنفولانزای شدیدی گرفتم که نزدیک بود تو رو از دست بدم و خیلی غصه خوردم عزیزکم ، شب اول بیماری تا صبح توی تب شدید لرزیدم و به خودم میپیچیدم واز ترس این که مبادا برای ت...
4 خرداد 1393
1